آن هم در شرایطی که تا سال 84 همیشه کسری پرداخت را شاهد بودهایم و از این سال به بعد بهدلیل افزایش قیمت نفت، تراز پرداختها نیز مثبت بوده است. با وجود این بخش عمده ارز صرف واردات شده است. از سوی دیگر اعمال تحریمها نقل و انتقال پول را با مشکل مواجه کرده و باعث شده تا عملا شرایط تحمیلی بر عرضه ارز در نظام بانکی شکلگیرد. در سال 89 بهدلیل اصلاح قیمت حاملهای انرژی نرخ کالا و خدمات افزایش یافته و آثار تورمی را نیز بهدنبال داشته است. با این روند مردم عادی بهدنبال سرمایهگذاری پول مازاد خود بوده و با توجه به شرایط آسان خرید، متقاضی سکه و ارز میشوند. همچنین واردکنندگان کالا نیز که در انتقال پول با مشکل مواجه هستند به سوی ارز نقدی گرایش یافته و صرافیهایی در کنار بانکها شکل گرفتهاند که پول افراد در سایر کشورها را دریافت و با تبدیل به ریال به فروش میرسانند که این عوامل نیز در افزایش تقاضا برای خرید ارز مؤثر بوده و با افزایش تقاضا قیمت ارز نیز افزایش مییابد.
گرچه وظیفه اصلی بانک مرکزی حفظ ارزش پول با اعلام سیاستهای با ثبات است اما این بانک سیاست باثباتی را در بازار سکه و ارز دنبال نمیکند. بانک مرکزی یک بار نسبت به فروش سکه در بانکها اقدام کرده و نرخ آن را کاهش میدهد اما از سوی دیگر با مطرح کردن تبدیل سوپر مارکتها به محل فروش سکه، بانکها فروش سکه را متوقف میکنند. در زمینه ارز نیز در کنار بانکها و صرافیها صفهای دلالی تشکیلشده و افراد با خرید دلار از صرافیها و افزایش قیمت 40 تا 50 تومانی آن را به فروش میرساندند. با این وضعیت بانک مرکزی متوجه میشود که موجودی ارزی بالایی دارد که اگر بخواهد دلار را از طریق بانکها عرضه کند ناچار به فروش آن به نرخ هزار و 50 تا 100 تومان است اما قیمت بازار آزاد بیشتر است و بر این اساس برای حذف بازار آزاد قیمت ارز را افزایش میدهد، گرچه در ظاهر از اصلاح قیمتها دم میزند.
در واقع بانک مرکزی زحمت 25سالهای که منجر به سیاست تک نرخی ارز شده را با یک تصمیم شبانه به دو نرخی تبدیل کرده و تبعات منفی آن بر اقتصاد کشور را رقم میزند. افزایش قیمت واردات و بالا رفتن نرخ ارز توسط بانکها اثر نامطلوبی بر سنگینتر شدن بار گرانی و افزایش تورم دارد. همچنین قیمت فروش ارز با نرخهای رسمی در صادرات غیرنفتی تکاپوی مخارج آنان را نمیکند؛ چرا که کالاهای تولید داخل تحتتأثیر افزایش نرخ ارز گرانتر شده اما آنها مجبور به فروش ارز به نرخ کمتر هستند. این شرایط نشان میدهد که مدیریت بانک مرکزی در انجام وظیفه حفظ ارزش پول و کنترل بازار موفق نبوده و سیاستهای باثباتی را دنبال نمیکند و در واقع بیثباتی در تصمیمگیری و ناکارآمدی سیاستهای بانک مرکزی در بازار سکه و ارز را شاهد هستیم.